شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

درب کنسرو بازکن برقی
+ بستند خلايق به تماشاي رُخت صف چشمانِ تو را هر که ببنيد، بکند کف . محتاجِ مسکّن نشود در تب و سردرد وقتي که کسي مي‌کند از عشقِ تو مصرف . گفتم به دلم هست تمنّاي تو اي دوست گفتي نه... برو اي پسرِ جلفِ مُزلّف . بيخود شدم از خويش و زدم دل به خيابان يک دست به گيتار و به دستِ دگرم دف . ادامه در کامنت اول
گفتند حرام است... حرام... اين دف و گيتار / گفتم که خودم از برَم اي حضرتِ اشرف! / مجنونم و شرعاً حرجي نيست به مجنون / امثالِ مرا فقه ندانسته مکلّف / دل کندم از اين زندگي مسخره... خود را / انداختم از پنجره‌ي واحدِ همکف! / محمّد عابديني 1398/2/21
مثل هميشه عاليست @};-
سلام/ با يک دست گيتار زديد و با دست دگر دف؟/ ما که از اين همه هنرتان کرديم کف:دي
بسيار عالي ..
:D خيلي خوب بود =)
درب کنسرو بازکن برقی
محمد_عابديني
رتبه 10
187 برگزیده
3314 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top